۰۵ مهر ۱۳۸۷

آقای درخشان، تولد وبلاگت مبارک،

می دانم که اگر هم کسی خود را مدیون تو می دانست، تو هیچ وقت کسی را مدیون خودت نمی دانستی.
می دانم اگر نان و نمک جایی یا کسی را خوردی و از کسی یا جایی دستمزدی برای زحمات خود می گرفتی، آنها را فراموش نکردی و طوری نمی نویسی که انگار چنین افرادی وجود نداشته اند.
می دانم که از کسی بخاطر اختلاف عقیده سیاسی و حزبی بدت نمی آید و به او فحش نمی دهی.
می دانم که خود را برتر و باهوش تر از بقیه ایرانیان نمی دانی و به عقیده دیگران احترام می گذاری و تنها راه حق را راه خود نمی دانی و توقع نداری همه پس از چند سال تازه به نتایج و موقعیت و جهان بینی تو برسند.
با مظلومیت و آهسته در وبلاگ پربیننده خود گفتی که 4 مهر (25 سپتامبر)، تولد هشت سالگی وبلاگت است و من با تمام توان و بلند فریاد می زنم تولدت مبارک.
فکر می کنم تنها راه پیشرفت کشور، اتحاد تمام ایرانیان، چه در قدرت و چه خارج قدرت، خواهد بود. نیازی به دوستی افراد مذهبی تندرو و ذوب در ولایت با مخالفان ولایت مطلقه فقیه نیست، اما این افراد می توانند برای ایرانی بهتر باهم همکاری کنند. البته هردوطرف باید بتوانند طرف مقابل را بخاطر اشتباهات گذشته ببخشند و دیوار بی اعتمادی را بردارند. بهتر است از فحش هایی که به هم می دهیم شروع کنیم. اگر نظام به مردم خودش اعتماد نداشته باشد، چطور ممکن است مردم به این نظام اعتماد داشته باشند؟ اگر چه این نظام باید قاعدتاً از دل این مردم بیرون آمده باشد و نباید هیچ بی اعتمادی وجود داشته باشد. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ و شما آقای درخشان، به عنوان پدر وبلاگ فارسی که علاقه خاصی به انتشار مطالب جنجالی داری، وظیفه مهمی در این راستا خواهی داشت. مگر اینکه من در مورد 4 جمله اول این مطلب اشتباه کرده باشم.

تولدت مبارک

هشت سال نوشتن (حسین درخشان): http://i.hoder.com/archives/2008/09/080925_017792.shtml